داستان برند ناتلی
دوشنبه 01 آبان 96 اخبار ناتلیناتلی دختر جوانی بود که با مادربزرگش که شیرینیپز ماهری بود، در شهری خاکستری و کمدرخت زندگی میکرد. روزی که مادربزرگش را از دست داد، در صندوقچهی خانهشان، کتابی پیدا کرد که مادربزرگش برای او به یادگار گذاشته بود، کتابی در مورد پرورش درخت شیرینی به همراه چند تا شیرینی جادویی. شیرینیهایی که با کاشتن آنها، درختهای جادوییای سبز میشد که جای میوه، شیرینی داشت. ناتالی از روی کتاب یاد گرفت که دانههای شیرینی جادویی را پشت خانهشان بکارد و باغی از درختهای جادویی شیرینی درست کرد که هرکدام هزاران شیرینی جادویی داشتند که میشد با کاشت هر کدامشان، درخت جادویی دیگری داشت. ناتالی تصمیم گرفت این گنج بزرگ را با مردم شهر قسمت کند و شروع کرد به فروختن شیرینیهای جادویی باغش به مردم تا هرکدام برای خودشان یک درخت جادویی شیرینی داشته باشند. حالا شهر پر شده بود از درخت و شیرینی و حال خوش..